4 دلیل دروغ گفتن مدیران
شاید دستهبندی انواع دروغ امری غیرعادی بهنظر برسد اما جالب است بدانید فراتر از دروغ مصلحتی، دروغ از روی حماقت و دروغ از روی فراموشی، یک نوع دیگری هم وجود دارد. این دروغ عمدی، اعتبار و رهبری را نابود میکند و فرد بهجای پاسخگویی به پلیس و مراجع قضایی، پاسخگوی تیم، شرکت و حتی وجدان خودش است. معمولا مردم به چهار دلیل دروغ میگویند. بهعبارتی دیگر، پیش از دروغ گفتن به بقیه، ممکناست یکیاز این چهار دروغ را به خودشان بگویند.
1. هیچکس بویی نمیبرد!
این ابتداییترین دروغ است. یکی از بدترین خبرهای رسانهها، فاششدن دروغ است. سوال اول را از وجدانمان بپرسیم: آیا فاش شدن این دروغ، خطرناک است؟ زمانی که شغلشما به بازی تعقیب و گریز تبدیل میشود، هیچکسی برنده نخواهدشد.
2. هیچکس ضرر نمیکند!
بهتراست اشارهای به سوگندنامه بقراط پزشکان داشته باشیم: بهکسی آسیب نرسانید. همچون درختی که در یک جنگل شلوغ بهزمین میافتد، دروغی که هنوز فاشنشدهاست نیز همچنان برای گوینده آن آزاردهنده است. یکی از دلایل دروغ، محافظتکردن است؛ محافظت از خود یا دیگران.
3. دستیابی به اهداف به هرقیمتی!
زمانیکه در موقعیتهای مدیریتی قرار میگیرید، چهکسی مراقب رفتارتان است؟ خود شما. رسیدن به اهداف به هر قیمت، بازی با قوانین است. زیرا برندهشدن بهاین شیوه، هزینهای است که نمیتوانید از پس آن بر بیایید.
4. حقیقت تلخ است!
دروغ، معمولا با دستکم گرفتن اطرافیان یا مهارتهای ارتباطی خودمان شروع میشود. بهعنوان مدیر جدید، توانایی و قدرت تحمل تیمتان را دستکم نگیرید تا قلب و ذهن آنها را بهدست آورید. وظیفهی شما برقراری ارتباط موثر است. تلاشی که بهنتیجه نرسیده است را با ترس از روبرو شدن با حقیقت بدتر نکنید.