اهمیت فرآیند استخدام
چرا فرآیند استخدام مهم است؟
در دنياي كنوني، موفقيت كسب وكار وابسته به استفاده مؤثر از منابع چهارگانه مالي، فيزيكي، اطلاعاتي و انساني بوده و از طرف ديگر استفاده مؤثر از ساير منابع، وابسته به قابليت هاي منابع انساني هر سازمان بوده و اين امر را مي توان دليل مبارزه هاي تهاجمي سازمان ها در جذب و حفظ منابع انساني ماهر قلمداد كرده و پيشرفت و توسعه را منوط به داشتن نيروي انساني متخصص و ماهر دانست . تنها سازمان هايي موفق به كسب سرآمدي خواهند شد كه نقش راهبردي منابع انساني خود را درك و داراي منابع انساني ماهر ،دانش محور، شايسته، نخبه و توانمند باشند . به طوركلي كارفرمايان و سازمان ها، همواره در جستجوي استخدام بهترين منابع انساني هستند؛ ولي با اين حال، تعداد كمي از آن ها قادر به توجيه نتيجه جستجوي خود بوده و براين اساس، فرايند انتخاب منابع انساني در حال تبديل شدن به يكي از وظايف چالش برانگيز مديران منابع انساني است.
براين اساس، مي توان ، طريق اين منبع راهبردي هستند. سرمايه گذاري در انتخاب كاركنان مناسب و صادق را امري محتاطانه و در عين حالدرواقع سازمان ها از طريق انتخاب ، عقلاني براي شركت ها برشمرد .درواقع سازمان ها از طريق انتخاب ، عقلاني براي شركت ها برشمرد .كاركنان مناسب، توانايي خود را در جهت محقق ساختن اهداف راهبردي و مديريت چالش هاي آينده افزايش مي دهند.
تفاوت استخدام و گزینش چیست؟
فرآيندهايي معطوف به شناسايي جذب » استخدام و گزينش « بردول و رايت ، خاطر نشان مي كنند كه «استخدام « و انتخاب افراد مناسب براي رودررويي با نيازهاي منابع انساني يك سازمان هستند .در اين راستا معطوف به شناسايي و جذب داوطلبان موردنظر و گزينش معطوف به انتخاب مناسب ترين ها است.
چه رویکردهایی برای استخدام وجود دارد؟
به طوركلي مي توان انتخاب داوطلبان شغل را بر مبناي يك فرايند تصميم گيري و در قالب رويكرد هنجاري -پيشگويانه و رويكرد مبتني بر عمل- شهود طبقه بندي كرد . رويكرد اول، بشدت مبتني بر دانش روان سنجي بوده و تصميم انتخاب بايد عقلاني و منطقي و بر مبناي همبستگي موجود بين نتايج حاصل از شاخص هاي پيش بيني و آزمون هاي روان سنجي و ارزيابي داوطلبان شغل در زمينه شغلي آينده است .بر مبناي رويكر دوم، تصميم گيري فرايندي شهودي و مبتني بر تجارب گذشته، حس كلي شهود و دانش ضمني فردي است.
نظریۀ تناسب فرد محیط
یکی از مهمترین نظریه های مربوط به انتخاب و جذب کارکنان، نظریۀ«تناسب فرد محیط » است . تناسب به سازگاری ،ادراک شده کارمند با سازمان و محیط کارش اطلاق میشود. تناسب، زمانی روی میدهد که روابط هماهنگی بین جهت گیری فردی، ویژگیهای محیط و شغل وجود داشته باشد. این مفهوم بیان میکند تطابق بین ویژگیهای فرد و محیط، تبیین کننده تفاوتهای بین فردی در عملکرد کاری است، به خصوص تناسب یا عدم تناسب بین متغیرهای فرد(تواناییها، نیازها، ارزشها و غیره)و متغیرهای محیط (تقاضای کار، ویژگی هایشغل، محیط اجتماعی، فرهنگ سازمانی و غیره)منجر به پیامدهای مثبت و منفی میشود. بیشتر مطالعات انجام شده در حوزۀ تناسب فرد محیط، نشان دهندۀ پیامدهای آن در سطح فردی همانند: رضایت شغلی، بهزیستی، استرس شغلی، انتخاب شغل، استخدام و گزینش کارکنان و همچنین پیامدهای آن در سطح سازمانی همچون: فرهنگ، ساختار، فناوری و اثربخشی سازمان است.
منابع
لهله 2015 ؛ رنگريز 1394- آرمسترانگ 2008 ؛ طهماسبي، قلي پور و جواهري زاده،1391 - بردول و رايت،2004 - اوا و پرونسا،2009- )گوستاتیت و بوسیونینه ،2010